جدول جو
جدول جو

معنی چچول باز - جستجوی لغت در جدول جو

چچول باز
حیله گر، نیرنگ باز
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاچول باز
تصویر چاچول باز
حقه باز، نیرنگ باز
فرهنگ فارسی عمید
(فُ)
حقه باز، شارلاتان، شیاد، زبان باز، فریبکار، حیله گر، هوچی
لغت نامه دهخدا
(اَ صَ)
قاب باز. (فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
(چَ گَ لِ)
پنجۀباز. مخلب. (منتهی الارب) :
نی نی که همچو چنگل باز است زلف او
من پر ز بیم او چو کبوتر همی زنم.
معزی.
که مرغ در قفس ایمن بود ز چنگل باز.
عمعق.
کبوتر بچه چون آید به پرواز
ز چنگ شه فتد در چنگل باز.
نظامی.
جهض، رهانیدن صید را از چنگل باز و صیاد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
رجوع به چاچولباز شود
لغت نامه دهخدا
که چوب بازد، که با چوب بازی کند،
جوزق، معرب گوزه، غلاف پنبه که هنوز پنبه از آن برنیاورده باشند و بفارسی گوزغه گویند، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
از قرای ناحیۀ رستم از نواحی فارس، (جغرافیای مفصل غرب ایران ص 289)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پژول باز
تصویر پژول باز
قاب باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاچولباز
تصویر چاچولباز
حقه باز، حیله گر
فرهنگ فارسی معین
پشت هم انداز، چاخان، لافزن، حقه باز، شارلاتان، فریب کار، مزور، محیل، مکار، حیله گر، نیرنگ باز، دورو، زبان باز، هوچی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پشت هم اندازی، لاف زنی، زبان بازی، هوچیگری، حیله گری، نیرنگ بازی، دورویی، حقه بازی، فریب کاری، تزویر، شیادی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فریب کار
فرهنگ گویش مازندرانی